Web Analytics Made Easy - Statcounter

بخش هایی از مصاحبه را می خوانید:

وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور را در فاصله ۵ ماه مانده به انتخابات مجلس دوازدهم چطور می‌بینید؛ آیا زمینه‌های لازم برای افزایش مشارکت فراهم است؟

کاملا مشخص است که مردم نسبت به قانون جدید انتخابات و وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور ناراضی هستند. برخی افراد و جریانات سیاسی که همواره در آوردگاه‌های انتخاباتی گذشته از مشارکت بالای مردم در انتخابات شکست خورده‌اند، احساس می‌کنند با انتخابات حداقلی است که امکان استمرار حضور در نهادهای قدرت را دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همین گروه‌ها هستند که قانون جدید انتخابات را تصویب کرده و تلاش می‌کنند از طریق مشارکت حداقلی حضور خود را تداوم بخشند.

اما عالی‌ترین مقام کشور بارها تاکید داشتند که انتخابات باید مشارکتی، آزاد، سالم و رقابتی برگزار شود. رهبری در انتخابات ۱۴۰۰ هم در واکنش به ردصلاحیت علی لاریجانی و برخی دیگر از چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب و میانه‌رو خواسته بودند از این افراد دلجویی شود.

فکر می‌کنم برخی افراد و جریانات تنها به حضور در قدرت فکر می‌کنند و آینده کشور برای‌شان فاقد اهمیت است. اما نهایتا این ملت هستند که مسیر را مشخص کرده و صدای خود را به گوش مسوولان و دولتی‌ها می‌رسانند. پاسخ این سوال شما را مردم پای صندوق‌های رای می‌دهند. اگر مشارکت بالایی در انتخابات ثبت شود، معنای خاص خود را دارد و اگر مشارکت حداقلی و اندک باشد، این پیام را در خود دارد که مردم از شرایط رضایت ندارند. البته برای برخی افراد و جریانات موضوع مشارکت مردم در انتخابات اهمیتی ندارد؛ حمید رسایی اخیرا از کمتر شدن میزان مشارکت در انتخابات استقبال کرده و این روند را به نفع جریان همسوی خود دانسته است. این طیف تندرو موافق انتخابات حداکثری نیستند و همین افراد و دوستان‌شان هستند که قوانین محدودساز را تصویب می‌کنند. در واقع این جریان فکری به دنبال انتخاب افراد همسو هستند و برای آنها شایسته سالاری و تخصص‌گرایی معنایی ندارد.

اخیرا واژه خالص‌سازی در فضای سیاسی کشورمان زیاد استفاده می‌شود. طیف‌های تندرو از طریق خالص‌سازی به دنبال تصفیه گسترده نیروها در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، مدنی و اخیرا هم حذف اساتید دانشگاهی هستند. این روند خالص‌سازی برای کشور چه تبعاتی دارد؟

این روند هم روی دیگر سکه کاهش مشارکت در انتخابات است. در حوزه سیاسی این خالص سازی با ردصلاحیت‌ها نمایان می‌شود. در حوزه آموزشی و تخصصی در قالب اخراج استادان برجسته. استادان سطح بالا و زبده به اجبار مجبور به ترک دانشگاه‌ها می‌شوند و جایگزین‌های آنها هم افراد غیرمتعارفی هستند که هیچ ربطی به دانشگاه ندارند. این روند نوعی استحاله فرهنگی و دانشگاهی است. واژه خالص‌سازی که برای نخستین‌بار توسط علی لاریجانی بیان شده، اشاره به همین تلاش‌هاست. این روند محدودکننده برآمده از یک جهت‌گیری فکری افراطی است. گاهی اوقات در حوزه سیاسی به شکل ردصلاحیت‌ها بروز می‌کند. در حوزه رسانه‌ای به شکل توقیف رسانه‌ها، در حوزه‌های اجتماعی به شکل قوانین محدودکننده، در بخش ارتباطات با فیلترینگ و... و در بخش تخصصی در شکل و شمایل اخراج استادان دانشگاهی ظهور و بروز می‌یابد. خروجی آن برای کشور هم خسارت‌بار است و ایران را از پیشرفت و رشد دور می‌سازد.

براساس آمارها روند مهاجرت‌های داخلی و خارجی بسیار زیاد شده است. متخصصان ایرانی در حوزه‌های پزشکی، پرستاری، فناوری‌های نوین، برنامه‌نویسان، صاحبان استارت‌آپ‌ها، تکنسین‌ها و... در حال خروج از کشورند. ضمن اینکه به دلیل مشکلات زیست‌محیطی مثل کمبود آب و... ایرانیان ساکن در مناطقی چون خاش، ایرانشهر و... راهی مناطق شمالی و شمال‌غربی کشور می‌شوند. افزایش این مهاجرت‌ها چه آورده‌ای برای آینده کشور دارد؟

وقتی نیروهای متخصص داخلی در کشور جایگاهی ندارند. وقتی به دلایل مختلف برای نیروهای کیفی جامعه پرونده‌سازی می‌شود و استادان مرجع کنار زده می‌شوند؛ طبیعی است که انگیزه افراد برای مهاجرت بیشتر شود. برخی افراد و جریانات اساسا تصور می‌کنند کشور به نیروهای متخصص نیازی ندارد، چراکه این طیف‌های تندرو به توسعه اعتقادی ندارند. وقتی اعتقاد به توسعه وجود نداشته باشد، طبیعی است که تخصص هم معنای خود را از دست می‌دهد. موضوع، یک، دو دوتا چهارتای ساده است؛ یک نیروی PHD متخصص در دانشگاه‌های ایران با حقوق ماهانه ۱۵ میلیون تومان (۳۰۰ دلار) به کار گرفته می‌شود، بعد برای این نیرو مشکلات فراوانی ایجاد شده، سبک زندگی موردنظر او به رسمیت شناخته نمی‌شود و انگ‌های فراوانی به او زده می‌شود، بنابراین طبیعی است، تلاش برای مهاجرت میان نیروهای نخبه ایرانی فزونی بگیرد. در ایران حقوق‌ها به ریال است و هزینه‌ها به دلار. نرخ مرغ، گوشت، ماهی و بسیاری از اقلام مصرفی دیگر در ایران به دلار است اما حقوق‌ها به ریال پرداخت می‌شود. بنابراین افراد نه از نظر اقتصادی و نه از منظر اجتماعی، ارتباطی و... انگیزه‌ای برای حضور در ایران ندارند و به محض باز شدن منفذی برای مهاجرت، از ایران خارج شده و تخصص خود را دراختیار سایر کشورها قرار می‌دهند.

شما تجربه به کارگیری یکی از این نیروهای متخصص (کاوه مدنی) ذیل مجموعه خود را داشتید. می‌فرمایید ازسوی طیف‌های تندرو پس از این تصمیم چه فشاری متوجه شما شد؟

کاوه مدنی یکی از نیروهای متخصص و وطن‌پرست ایرانی بود که تنها با هدف خدمت وارد ایران شد. اما گروه‌های تندرو که تحمل استفاده از این نیروها را نداشتند و احساس می‌کردند با ورود این نیروها مردم متوجه تفاوت در عملکردها و کیفیت‌ها می‌شوند، هر تلاشی کردند تا برای حضور نیروهای نخبه در کشور مانع‌تراشی کنند.

برخورد با این چهره‌های نخبه و متخصص به بهانه نفوذ (یا جاسوسی) این افراد در مراکز کلیدی کشور صورت می‌گیرد. با این دیدگاه موافقید؟

پروژه نفوذ، بسیار پیچیده است. برخلاف ادعاهایی که مطرح می‌شود، تجربه نشان می‌دهد، برنامه دشمنان برای نفوذ از طریق مراکزی صورت می‌گیرد که بیشترین رفتارهای افراطی را از خود نشان می‌دهند. بزرگ‌ترین ضربه به ایران را افرادی می‌زنند که در برابر حضور و فعالیت افراد نخبه، متخصص و کارآمد در حوزه‌های مختلف مانع‌تراشی می‌کنند. اتفاقا نفوذی‌ها کسانی هستند که اجازه نمی‌دهند ایران از همه ظرفیت‌های انسانی، ارتباطی، اقلیمی و... خود برای رشد و پیشرفت استفاده کند. این موضوع فقط مختص ایران نیست؛ بیشترین تمرکز کشورها برای تضعیف رقبا در راستای جذب دانشمندان، نخبگان و متخصصان آن جامعه است. اگر این پیش‌فرض را درنظر بگیریم در آن صورت افرادی که با تصمیمات و اعمال خود باعث خروج نخبگان، استادان، فرهیختگان و متخصصان را از کشور فراهم می‌کنند در زمین دشمن بازی می‌کنند. این عوامل هستند که اجازه نمی‌دهند نیروی نخبه از سایر کشورها وارد کشور شوند و اجازه نمی‌دهند استادان و متخصصان ایرانی در کشورشان بمانند.

در زمان شما گروهی از فعالان محیط‌زیستی دستگیر شدند و هنوز از پرونده آنها گره‌گشایی نشده است. سرنوشت این افراد را چطور ارزیابی می‌کنید؟

از میان این افراد، ظاهرا مشکل مراد طاهباز در جریان تبادل زندانیان با امریکا حل شده است. اما ۷ نفر باقی مانده از ابتدا مشخص بود که تقصیری ندارند. وزیر اطلاعات دوران آقای روحانی با صراحت اعلام کرد و گزارش داد که این افراد جاسوس نیستند؛ اما برخی افراد و گروه‌ها به اتهام جاسوسی این افراد را بازداشت کرده‌اند. بندگان خدا، نزدیک ۶ سال است که دستگیر شده و در زندان هستند. حتی اگر حکم ۷ سال زندان این افراد را هم لحاظ می‌کردیم با گذشته یک‌سوم یا دوسوم مدت محکومیت‌شان می‌بایست آزاد می‌شدند؛ اما من سر در نمی‌آورم چرا این افراد هنوز زندانی‌اند. عجیب اینکه فردی مثل اکبر طبری با این حجم از تخلفات آزادانه بیرون بود، اما این افراد که به جز خدمت به محیط‌زیست و کشور کاری دیگر نکرده بودند، هنوز زندانی‌اند. امیدوارم هرچه سریع‌تر درباره این افراد اطلاع‌رسانی شده و زمینه آزادی آنان فراهم شود.

۲۳۳۰۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1811885

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: عیسی کلانتری برخی افراد و جریانات نیروهای متخصص خالص سازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۵۸۲۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کسانی که اعتمادبه‌نفس آن‌ها نمایشی است، این رفتارها را دارند

اعتمادبه‌نفس، ویژگی‌ای است که همه‌ ما آن را تحسین می‌کنیم و آرزوی داشتنش را داریم.

به گزارش روزیاتو، اما بسیاری از ما برای دستیابی به آن به این جمله‌ معروف عمل می‌کنیم که «تا وقتی که نتوانسته‌ای چیزی را به واقعیت تبدیل کنی، به آن وانمود کن»؛ بنابراین تعجبی ندارد که در بحث اعتماد به نفس بسیاری از اوقات واقعیت آن چیزی نیست که به نظر می‌رسد. گاهی در زیر آن تصویر مطمئن به خودی که از یک شخص می‌بینیم، در حقیقت، فردی مردد به خود و طالب تأیید دیگران وجود دارد.

با این حال، تشخیص این موضوع ساده نیست. حتی کسانی که بسیار بااعتماد به نفس به نظر می‌رسند هم ممکن است در جنگی درونی درگیر باشند که ما از آن به کلی بی خبریم.

پس از کجا می‌توانیم متوجه این موضوع شویم؟ چند رفتار هست که این افراد اغلب از خود نشان می‌دهند.

در ادامه با آن‌ها آشنا خواهیم شد.

۱- کمالگرا هستند

تصور کنید که با یکی از همکاران تان که به داشتن اعتماد به نفس بالا معروف است، بر روی پروژه‌ای کار می‌کنید. به نظر می‌رسد که او همه چیز را تحت کنترل دارد و همیشه کاری عالی از خود ارائه می‌دهند.

با این حال، در این همکاری نزدیک متوجه می‌شوید که او زمان زیادی را صرف بررسی کار خود، اصلاح ریزترین جزئیات و نگرانی برای نقص‌های جزئی‌ای می‌کند که کس دیگری متوجه آن‌ها نمی‌شود.

شاید عجیب به نظر برسد، اما این حد از کمالگرایی اغلب می‌تواند نشانه‌ی این باشد که یک شخص در ظاهر بااعتماد به نفس، اما در درون به دنبال تأیید دیگران است.

روانشناسان علت کمالگرایی را مطمئن نبودن از خود و ترس از تأیید نشدن، تمسخر شدن و طرد شدن می‌دانند.

به عقیده‌ی آن ها، فشار‌های درونی مانند میل به جلوگیری از شکست یا قضاوت منفی، افراد را به کمالگرایی سوق می‌دهد.

دلیل کمالگرایی گاهی می‌تواند تلاش برای اثبات ارزشمندی خود به دیگران و به دست آوردن تأیید آن‌ها باشد. نیاز به انجام بی عیب و نقص همه چیز ممکن است ریشه در ترس از قضاوت یا نقد شدن داشته باشد. افراد کمالگرا با مطمئن شدن از بی نقص بودن ریزترین جزئیات، امیدوارند که جلوی هر گونه بازخورد منفی‌ای که می‌تواند اعتماد به نفس آن‌ها را درهم بشکند را بگیرند؛ بنابراین اگر با شخصی رو به رو شدید که بااعتماد به نفس به نظر می‌رسید، اما وسواسی و سختگیر بود، ممکن است معنایش این باشد که اعتماد به نفس او صرفاً ظاهری است.

۲- همیشه پیش از تصمیم گیری به نظر دیگران نیاز دارند

تا به حال شخصی را دیده اید که با وجود اینکه بااعتماد به نفس به نظر می‌رسد، اما دائماً دنبال نظر یا تأیید دیگران است؟

همانطور که احتمالاً حدس زده اید، این نشانه‌ی ظریف، اما رایجی از مطمئن نبودن از خود است.

این نیاز به نظر یا تأیید دیگران می‌تواند در مورد شغل، تصمیمات یا حتی ظاهر باشد.

گرچه لزوماً چیز بدی نیست، چون همه‌ی ما گاهی به اندکی تأیید دیگران نیاز داریم. اما اگر این امر تبدیل الگویی مداوم شود، ممکن است به نیازی عمیق‌تر برای تأیید شدن اشاره داشته باشد.

۳- انتقادپذیر نیستند

برای بسیاری از افراد پذیرش انتقاد کاری دشواری است، اما نه لزوماً به این خاطر که آن‌ها نیازی به بهبود و اصلاح در خود نمی‌بینند، بلکه به این دلیل که در درون شان از هر انتقادی که ممکن است مؤید ترس آن‌ها از به اندازه‌ی کافی خوب بودن باشد، واهمه دارند.

روانشناسان می‌گویند کسانی که اعتماد به نفس بسیار پایینی دارند، حساسیت شدیدی به هر نوعی از انتقاد، اصلاح یا نصیحت و توصیه دارند، حتی اگر چیزی که می‌گویید سازنده و کاملاً درست باشد.

۴- دائماً در شبکه‌های اجتماعی پست می‌گذارند

همه‌ی ما گهگاه به اندکی تحسین و تأیید دیگران نیاز داریم.

با این حال، برخی افراد به ظاهر بااعتماد به نفس، میل ناسالمی به این امر دارند؛ و اگر بخواهند که همیشه بااعتماد به نفس به نظر برسد، نمی‌توانند از همه‌ی اطرافیان شان طلب تأیید کنند. چرا که باعث برملا راز درونی شان می‌شود؛ بنابراین چطور باید این مشکل را حل کنند؟

احتمالاً با کمک بی نقص‌ترین وسیله‌ی ساخته شده تاکنون برای دریافت تأیید دیگران یعنی شبکه‌های اجتماعی.

شبکه‌های اجتماعی باعث عادی شدن رفتار‌های تأیید طلبانه‌ی نسبتاً ناسالم شده اند.

مادربزرگ خود را در جوانی تصور کنید که با وسواس زیادی عکسی از خود تهیه کند و نسخه‌های زیادی از آن عکس را با همراه این یادداشت برای تمام دوستانش ارسال کند: «دوستش داری؟ لطفاً باخبرم کن.»

عجیب به نظر می‌رسد، درست است؟ اما این در واقع همان کاری است که بسیاری از افراد امروزه در دنیای دیجیتال انجام می‌دهند.

شبکه‌های اجتماعی به ویژه برای کسانی که در درون شان به دنبال تأیید دیگران هستند می‌تواند فضایی برای دستیابی به این هدف فراهم کند. آن‌ها ممکن است که دائماً درمورد موفقیت ها، ماجراجویی‌ها یا حتی اتفاقات روزمره شان پست بگذارند، به این امید که بتوانند لایک و کامنت و شِیر دیگران را به دست آورند.

با این حال، روانشناسان معتقدند این امر می‌تواند باعث تشدید رفتار‌های تأیید طلبانه و تلاش‌های ناسالم برای گرفتن تأیید دیگران شود. به علاوه، این تأیید طلبی‌های افراطی مشکل اصلی و ریشه‌ای فرد را برطرف نمی‌کند، چرا که تأییدی که شخص به این شیوه از دیگران دریافت می‌کند، تأییدی بیرونی است.

پژوهش‌ها هم ارتباط میان فعالیت بیش از اندازه در شبکه‌های اجتماعی با پایین بودن اعتماد به نفس را اثبات کرده است؛ بنابراین اگر با شخصی مواجه شدید که دائماً در شبکه‌های اجتماعی پست می‌گذارد، این امر ممکن است نه صرفاً میل او به اشتراک گذاری، بلکه شیوه‌ی او برای دریافت تأیید دیگران باشد.

دیگر خبرها

  • ضرورت تدوین دستورالعمل واحد فعالیت محیط زیستی در سطح محلات
  • وصول عوارض و معوقات آلایندگی محیط زیستی در استان سمنان پیگیری شود
  • هنرمندان برای حل مشکلات زیست‌محیطی پای کار آمدند
  • دستگیری ۳ سارق با ۷ فقره سرقت در یزد
  • کسانی که اعتمادبه‌نفس آن‌ها نمایشی است، این رفتارها را دارند
  • چه کسانی می‌توانند در دور دوم انتخابات مجلس رأی دهند؟
  • قدرت و نفوذ ایران در جهان مایه افتخار است
  • پایان یک دهه قتل و تجاوز توسط 11 مرد خشن | این افراد خشن چه کسانی هستند؟
  • اعضای شبکه «چتر بیت» دستگیر شدند؛ شبکه «چتر بیت» چه کسانی هستند و چه کاری انجام می‌دادند؟!
  • جامعه‌شناسی محیط‌زیست